ماهان جونماهان جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات ماهان عسلی

40 روزگی ماهان جون

ماهان جون در27 مهر ماه چهل روزه شد و ما مراسم چله بری را برای ماهان جون انجام دادیم و حمام چله بردیمش و 7 بار چهار قل و آیت الکرسی را به آب خوندیم و با همون آب من و ماهان جون غسل کردیم. از اون روز به بعد به نظرم ساعت های خوابت منظم تر شده و بزرگ تر داری میشی. به امید 40 سالگیت عزیزم که ایشالا من و بابا امیر باشیم و اون روز را ببینیم. خدایا ازت میخوام که پسر ناز من را در پناه خودت و زیر سایه حضرت مهدی حفظ کنی و بهترینها را براش مقدر کنی ، خدای مهربون هزاران بار شکرت میکنم که من را لایق هدیه ای از طرف خودت دونستی و نعمت مادر شدن را به من ارزانی داشتی.     ...
27 مهر 1392

30 روزگی ماهان جون

ماهان جون روز 17 مهرماه تولد یک ماهگیت شد و ما هم برای شما یک جشن تولد یک ماهگی گرفتم و یک دونه شمع کوچولو هم برات روشن کردیم عزیزم.بعد هم کلی باهم دیگه رقصیدیم و خلاصه خوش گذروندیم . موقع بریدن کیک هم به جای چاقو با پای شما کیک را بریدیم و من و مامان اکرم و بابا محسن و دایی متین هم کف پای ناناز شما را که کیکی بود خوردیم ولی به بابا امیر نرسید آخه شما تو بغل بابا امیر بودی! به به چقدر هم خوشمزه بود!!!کیک باطعم ماهان عسل مامان اکرم و بابا محسن هم زحمت کشیدند و 50 هزار تومن به شما هدیه دادند. الهی فدات بشم ایشالا یک ساله...ده ساله...و صد سالگیت را با هم جشن بگیریم. ...
17 مهر 1392

معجزه 20 روزگی

ماهان جون در 20 روزگی کاملا متوجه محیط اطرافش می شد و به محبت های ما با لبخند زیباش جواب میداد و با نگاه قشنگش با ما حرف میزد. ماهان جون انشالله همیشه نمره هات 20 باشه به امید 20 سالگیت عزیزم     ...
7 مهر 1392